اینم پارت یازده

رفتن داخل که آلینا اومد جلوشون و گفت
=شما دوتا چرا باهم اومدین
.مادر
که سریع جیگو گفت
۰ببخشید تقصیر منه
=که اینطور
.مادر من اونو با خودم آوردم اون نخاست بیاد من اسرار کردم
که یکی از بادیگاردا اومد به جیگو گفت
بادیگارد :جیگو تو الان نباید سر کارت باشی نه
۰ببخشید الان میام
.نه نمیاد امروز من کارش دارم
بادیگارد :بله معذرت میخام ارباب جوان
.برو
بادیگارد :چشم
بادیگارد رفت
جیگو و آلینا با تعجب به کای نگاه میکردن که جیگو گفت
۰من؟ بامن کار داید؟
.آره تعجب داره
که کوک اومد گو گفت
+جیگو میشه یه لحظه بیای
۰میشه برم
.=برو
جیگو تاظیم میکنه و میره
=کای پسرم این دخترو پدرت پسندیده برات گفته قراره دوست دخترت شه
.مادر من نمیخام
=باور کن تصمیم پدرته
.وایییییی
و کای میره

(ویو پیش کوک و جیگو)
+پسرم میخای از اینجا بری
۰چی معلومه که میخام جای سالم روی بدنم نمونده میخام معلومه که میخام
+میفرستمت آمریکا خوبه
۰پس شما چی
+من نمیام
۰نه من بدون شما جایی نمیرم
+معلومه که میری
جیگو میره بیرون و کوک پشت سرش میره
۰نه نمیرم
+من میگم میری
کای هم توی سالن بود که دید صدا میاد و سرشو برگردوند که
دیدگاه ها (۱)

اینم پارت دوازده

استایل کای

اینم پارت ده

جیگو پسر کوک و تهامگاست

اینم پارت نه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط